یاد در سوخته عذابه    کابوس شبهام رد طنابه    کاش نمی دیدم

آتیش و میخ و مادر و دیوار   دری شکسته در التهابه   کاش نمی دیدم

شکاف پلهو سوختگی مو  روگونه تاول پر خونابه   کاش نمی دیدم

حیا نکردن از خدا  در خونه سوزوندن

محسن و کشتن پهلوی فاطمه رو شکوندن

دست علی رو بستن و تو کوچه ها کشوندن

مادرم راه افتاد دنبال حیدر   برگرد به خونه مرد مدینه

غم نخور تا هستم دورت می گردم  فدا سرت شه این دست و سینه

«وای مادر غریبم»

تو کوچه ای تنگ  شکسته گوشوار   از درد سیلی از درد دیوار  وای از غم یار

شدت سیلی صورتو پاشید  گوش شده سنگین کبوده رخسار  وای از غم یار

سیاه شده آسمون کوچه  یا کمه چشای مادر شده تار  وای از غم یار

یکی بیاد کمک کنه مادرم رو زمینه

صورت شکسته انگاری تب دار آتشینه

مادرم ناموس خداست آی مردم مدینه

برگردیم به خونه تا برنگشته  بشکنه دستش سرگیجه داری

روی تو شده نیلی چادرت خاکی انگار هوای خدیجه داری

«وای مادر غریبم»

دریافت سبک(یاد در سوخته)